سه اصل بسیار مهم حسابداری برای سرمایه گذاری که می تواند موقعیت هر سرمایه گذاری را متحول میکند.
خرید سهام شرکتها بهمنزله مالکیت بخشی از شرکت است؛ اما قبل از خرید سهام شما بایستی شرکتی را که قصد دارید مالک آن شوید، بهطور کامل بشناسید و در مورد فعالیتهای آن و عملکردش اطلاعات کامل به دست آورید. این کار تجزیه تحلیل شرکت نام دارد و در ابتدا ممکن است کار بسیار دشواری به نظر برسد و امور حسابداری برای سرمایه گذاری به نظرتان بسیار کسل کننده بیاید؛ اما آیا میدانستید شرکتها شباهت زیادی به ما انسانها دارند و عملکردشان شبیه به عملکرد ما میماند؟ حتی فرآیند تصمیمگیری شرکتها هم شباهتهای زیادی به ما دارد. شما در زندگی شخصی یا خانوادگیتان چگونه رشد میکنید و به موفقیت میرسید؟ مسیر رشد و موفقیت شرکتها هم به همین شکل است!
برای مثال درآمد کم و بدهیهای زیاد هم برای ما و هم برای شرکتها، یک موقعیت بد مالی است و مانع موفقیت و رشد هر دو میشود؛ بنابراین اگر این رویکرد را نسبت به تجزیهوتحلیل داشته باشید، درک آن برایتان آسان میشود و بهسادگی میتوانید موقعیت مالی هر شرکتی را شناسایی کنید. کافی است فرض کنید آن شرکت خود شما هستید. درآمدهایتان چقدر است؟ آیا هزینههایتان را پوشش میدهد؟ چقدر بدهی دارید و در چه بازه زمانی باید آن را پرداخت کنید؟ البته برای درک بهتر موقعیت مالی شرکتها باید کمی دانش در مورد اصول حسابداری و اقتصاد هم داشته باشید. این اصول مقدماتی که در زیر به شما آموزش خواهیم داد، نقش بسیار کلیدی در فهم و پیشبینی عملکرد سهام شرکتها برای شما خواهد داشت. پس با دقت بیشتری ادامه مقاله را بخوانید.
اصول ابتدایی حسابداری را مزمزه کنید
تقریباً غیرممکن است در یک اجتماع چندنفره از سرمایهگذاران، فردی را پیدا کنید که عاشق مفاهیم حسابداری باشد. عمده سرمایهگذاران به دلیل اینکه چیزی از صورتهای مالی و گزارشها حسابداری نمیفهمند، از آنها بیزارند؛ اما شما نباید جزو این گروه باشید. بلکه باید آن را بفهمید. حسابداری زبان هر کسبوکاری است و اگر تاکنون مقالات ما در وبسایت مدیرمالی را دنبال کرده باشید با بسیاری از مفاهیم آن آشنایی دارید. (مطالعه مقاله مربوط به حسابداری شخصی) پس بیایید یکبار دیگر این مفاهیم را باهم مرور کنیم:
داراییها منهای بدهیها برابر با ارزش خالص میشود
به عبارت سادهتر اگر شما بدهیهای شرکت را از داراییهای آن کم کنید، همه آنچه باقی میماند متعلق به شرکت خواهد بود و ثروت خالص نامیده میشود. اگر مقاله نقطه شروع برای ورود به بازار بورس کجاست؟ را در مدیرمالی خوانده باشید، در آنجا هم دیدید که برای محاسبه ثروت خالص خود همین کار را کردید. نخست مجموع داراییهای خود را محاسبه کردید، سپس بدهیهای خود را لیست کرده و آن دو را از یکدیگر کم کردید تا خالص ثروت شخصیتان به دست آید. فقط در آنجا عدد بهدستآمده در مقیاس میلیون بود؛ اما برای شرکتها این عدد در مقیاس چند صد میلیون و حتی میلیارد است. فقط همین!
ترازنامه شرکتها و ارزش خالص آنها نشاندهنده این است که آیا شرکت توانایی پرداخت بدهیهایش را دارد یا خیر؟ ارزش خالص شرکتهای موفق سالبهسال افزایش مییابد؛ بنابراین همیشه ارزش خالص امسال را با ارزش خالص سالهای قبل مقایسه کنید. شرکتی که ارزش خالص امسال آن ۱۳ میلیارد تومان و ارزش خالص سال گذشته آن ۱۰ میلیارد بوده است، عملکرد خوبی داشته است. چراکه ارزش خالص آن ۳۰ درصد رشد کرده و گزینه خوبی برای سرمایهگذاری بهحساب میآید.
مجموع درآمدها منهای مجموع هزینهها برابر با درآمد خالص میشود
هر شرکتی از محل فعالیت تجاری که انجام میدهد، درآمدهایی کسب میکند. همینطور برای انجام این فعالیتها هزینههایی را متحمل میشود. وقتی درآمدها و هزینههای آن را از هم کم کنیم، آنچه باقی میماند، درآمد یا سود خالص شرکت است. سودآوری شرکت مهمترین مشوق برای خرید سهام آن است. آیا شما سهام یک شرکت زیان ده را میخرید؟ اگر عاقل باشید نمیخرید! شرکتی که سود ده است، روزبهروز ارزش آن بیشتر میشود و قیمت سهام آن در بازار افزایش مییابد. برای محاسبه سود شرکتها، صورتحساب سود و زیان آنها را مشاهده کنید. بررسی کنید تا بفهمید که آیا شرکت سود سالیانه خود را برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید استفاده کرده یا آن را صرف پرداخت بدهیهای خود کرده است؟ شما باشید در کدامیک از این دو شرکت سرمایهگذاری میکنید؟ مسلماً اولی!
مقایسه کنید
شاید ساده به نظر برسد، اما سادهترین راه برای اینکه بفهمید یک شرکت چقدر خوب کار میکند این است که آن را با یک عامل دیگر مقایسه کنید. مثلاً اطلاعات امسال شرکت را با اطلاعات سال قبل آن مقایسه کنید و یا اطلاعات سایر شرکتهای مشابه را جمعآوری کنید و اعداد و ارقام آنها را در کنار هم بررسی کنید تا به دانش جامعتری برسید.
فرض کنید سود خالص شرکت فرضی آلفانگار در گزارش امسال آن ۲۰۰ میلیون تومان است؛ اما آیا ۲۰۰ میلیون تومان خوب است یا بد؟ مسلماً خوب است، بااینحال شما باید آن را با سود خالص سال قبل هم مقایسه کنید که برابر با ۱۰۰ میلیون تومان بود. عجب! خیلی خوب است. شرکت آلفانگار طی یک سال ۱۰۰ درصد سود داشته است و این یعنی یک عملکرد فوقالعاده! اما چه اتفاقی میافتد اگر بفهمید شرکت بتابنگر که تقریباً مشابه شرکت آلفانگار است امسال سود خالصی برابر با ۸۰۰ میلیون تومان داشته است؟ حتماً کمی دقیقتر به آن توجه خواهید کرد.
استفاده از اصول حسابداری به همین سادگی است. اگر شما یاد بگیرید که از همین سه نکته بهدرستی استفاده کنید، مطمئن باشید که از بسیاری از سرمایهگذاران موفقتر خواهید بود و فراتر از نمودارها و منحنیها سود خواهید کرد.
البته نکات بیشتری هم وجود دارد که برای رشد شما مهم هستند. مثلاً باید اصول ابتدایی اقتصاد را هم بهدرستی درک کنید. ما در مقالهای که به زودی در مدیرمالی منتشر خواهد شد، آن را برای شما شرح دادهایم. لطفاً در ادامه آن مقاله را هم مطالعه کنید.
منبع: مدیرمالی
[pwa-install-button]
دیدگاهها بسته شدهاند.