حباب قیمتی دریای جنوب: آشوبی فراموشنشدنی برای بریتانیاییها
در حباب قیمتی دریای جنوب که در سال ۱۷۱۱ در انگلستان رخ داد، سهام شرکت دریای جنوب در ابتدای بحران ۱۰۰۰ پوند انگلستان (این رقم نسبت به تورم تعدیل نشده است) معامله میشد و در نیمه دوّم ۱۷۲۰ ارزش آن به صفر کاهش یافت. در این بحران مالی پول زیادی از بین رفت و عده زیادی به خاک سیاه نشستند.
در سالهای ۱۷۰۰ میلادی، امپراتوری بریتانیا رئیس و مالک یک بخش بزرگ بود و آن بخش بزرگ تقریباً شامل کل جهان میشد. برای بریتانیاییها، قرن هیجدهم زمان شکوفایی و ثروت بود، یعنی بخش بزرگی از جمعیت بریتانیا پول کافی برای سرمایه گذاری داشت و به دنبال جایی بود که پول خود را آنجا سرمایه گذاری کند. پس شرکت دریای جنوب هیچ مشکلی با جذب سرمایه گذاران جدید نداشت. این شرکت طی قراردادی به ارزش ۱۰ میلیون پوند که با دولت بست حق کلیه معاملات و خرید و فروش ها در دریاهای جنوبی را خرید.
چند شرکتی که در آن زمان سهام عرضه میکردند همه از شرایط مناسبی برخوردار بودند امّا سرمایه گذاری در این شرکتها برای عموم مردم مشکل بود. بهطور مثال، کمپانی هند شرقی سود سهام قابلتوجهی تنها به ۴۹۹ سرمایه گذار خود پرداخت میکرد؛ اما شرکت دریای جنوب بهواسطه قراردادهای انحصاری که داشت به نقطهای رسید که آن را تبدیل به جذابترین شرکت برای سرمایه گذاری کرد.
نخستین عرضه سهام توسط شرکت نتوانست حتی اشتهای بیپایان سفته بازان فعّال را سیر کند چه برسد به سرمایه گذاران متوسطی که از سلطه و موفقیت آتی شرکت مطمئن بودند. باور عمومی سرمایه گذاران بریتانیایی این بود که مکزیکیها و مردم آمریکای جنوبی فقط منتظر کشتیهای شرکت دریای جنوب بودند تا در عوض زر و زیور و تپههای جواهرات و طلا، پشم گوسفند و سایر جانوران بخرند! بهمحض اینکه مردم ثروت رو به رشد شرکت دریای جنوب را مشاهده کردند، نتوانستند خود را از سرمایه گذاری در سهام این شرکت منصرف کنند. پس هیچکس عرضه مجدد سهام توسط شرکت دریای جنوب را زیر سؤال نبرد، مردم فقط سهام گرانتر را به همان سرعت که عرضه میشد، میخریدند. برای سرمایه گذاران اصلاً مهم نبود که مدیران شرکت تجربه کافی ندارند. لازم به توضیح است کسانی که شرکت را رهبری میکردند، از بدو تولّد مدیران روابط عمومی بودند که دفاتری با مبلمان شیک در مکانهای گرانقیمت داشتند.
مدتزمان زیادی از ظهور شرکت دریای جنوب نگذشته بود که یک شرکت بریتانیایی دیگر به نام شرکت میسیسیپی در فرانسه تأسیس شد. ایده شرکت از یک فرد انگلیسی به نام جان لاو بود. ایده او بر مبنای تجارت نبود، بلکه بیشتر روی تغییر سیستم پولی از طلا و نقره به سیستم پول کاغذی تمرکز داشت. شرکت میسیسیپی توجّه همه معامله گران و تجار بینقارهای را جلب کرد و سیستمی ایجاد کرد که فضایی در اختیار تجار قرار میداد تا دلارهای بهسختی جمعآوریشده خود را در آن بگذارند. ارزش این شرکت بهسرعت چنان رشد کرد و نزدیک به ۸۰ برابر بیشتر از کل طلا و نقره موجود در فرانسه شد. لاو همچنین شروع به تصاحب شرکت های ورشکسته و از بین رفته و اضافه کردنشان به شرکت گسترده و معظم خود کرد.
موفقیت شرکت میسیسیپی باعث تقویت غرور بریتانیایی و باور به این موضوع شد که شرکت های بریتانیایی هیچوقت از بین نخواهند رفت و همیشه در اوج باقی خواهند ماند. سرمایه گذاران بریتانیایی برای سرمایه گذاری پولهایشان بیقراری میکردند. آنها چشمشان را بر روی بسیاری از نشانههایی که حاکی از عملکرد ضعیف شرکت دریای جنوب در سودآوری و زیان ده شدن بود، بسته بودند. یکی از نشانهها این بود که تقریباً تمام محمولههای ارسالی پشم به مکانهای اشتباه رفته بود و در بندرهای خارجی در حال پوسیده شدن بودند. بااینحال مردم هم چنان میخواستند که بازهم سهام بیشتری بخرند. شرکت دریای جنوب و سایر شرکت هایی که آن سالها مثل قارچ در همه جای بریتانیا سر بیرون میآوردند از آنچه مردم میخواستند سود خوبی کردند. تقاضا برای سرمایه گذاری ها باعث شد عرضه های اولیه عمومی در هر چیزی جوانه بزند. مثل عرضه اولیه سهام شرکت هایی که قول دادند نور خورشید را از سبزیجات بازیافت کنند و قصرهای شناوری بسازند تا سرزمین بریتانیا گسترش یابد. سهام همه این شرکت ها دیوانهوار به فروش رسیدند.
درنهایت تیم مدیریتی شرکت دریای جنوب یک قدم به عقب برداشت و فهمید که ارزش سهام شخصی آنها تحت هیچ شرایطی ارزش حقیقی شرکت یا درآمدهای ناچیز و رو به سقوطش را منعکس نمیکند. پس آنها سهام خود را در تابستان ۱۷۲۰ به فروش رساندند و امیدوار بودند که هیچکس ناکامی شرکت را برای سایر سهامداران افشا نکند. ولی مثل هر نوع اخبار بدی، آگاهی از اقدام مدیران شرکت دریای جنوب همهجا پخش شد و فروش همراه با ترس و وحشت سهام بیاعتبار شرکت آغاز شد. سوراخ بزرگی که در شرکت دریای جنوب ایجادشده بود ارزش غیرواقعی شرکت میسیسیپی را هم تحت تأثیر قرار دارد و هر دو با هم سقوط کردند و به این حباب قیمتی دریای جنوب ترکید!
حباب قیمتی دریای جنوب یک شکست کامل بهحساب میآید که میتوانست با اعتراف بانکها اعلام و از وقوع آن جلوگیری شود، به خاطر جایگاه رفیع اقتصادی امپراتوری بریتانیا و کمک دولت در تثبیت صنعت بانکداری از آن اجتناب شد. سرانجام دولت بریتانیا عرضه گواهیهای سهام را غیرقانونی اعلام کرد، قانونی که تا سال ۱۸۲۵ لغو نشد.
–پایان مقاله حباب قیمتی دریای جنوب
منبع: مدیرمالی
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
سلام و ممنون از سایت خوبتون
البته مورد حباب منفی قیمت رو در سال ۲۰۰۷ و همگام با بحران جهانی در بانک ها و موسسات تامین سرمایه آمریکایی نیز داشتیم
بنجامین گراهام در کتاب سرمایه گذار هوشمند می گه نیوتون (که ما اون رو برای کشف جاذبه می شناسیم) هم سهام زیادی در این شرکت داشته و بعد از ورشکست شدن شرکت و از دست دادن سرمایه اش به قدری از این موضوع دلگیر و ناراحت می شه که به طرافیانش می گه دیگه هیچ وقت اسم شرکت دریای جنوب رو جلوش نبرن