هشت دروغ مالی که نباید در سیسالگی به خود بگویید!
اگر امسال وارد سیسالگی میشوید، به نشانه احترام بایستید و برای خود دست بزنید و کمی مکث کنید. شانسی که آوردهاید آن است که یکی دو مدرک تحصیلی گرفتهاید و آخر سر مشغول کار شدهاید و احتمالاً به گروههای مربوط به بزرگسالان راه یافتهاید. بااینحال اگرچه شما کاملاً بزرگ شدهاید اما ممکن است هنوز وقتی صحبت وضعیت مالی میشود احساس کنید که به بلوغ لازم نرسیدهاید. باید بدانید که این وضعیت کاملاً طبیعی است – با این تفاوت که این دهه از زندگی شما مهمترین دوران برای رسیدن شما به هدفهای مالیتان است. اهدافی که لزوماً عجیبوغریب نیستند. برای مثال بسیاری از ما در حال پسانداز کردن برای خرید خانه، ازدواج کردن، سفر رفتن یا جمعکردن اندوختهای برای دوران بازنشستگی هستیم؛ همه اینها به معنای آن است که باید مخارج خود را مدیریت کرده و پسانداز کنیم. ممکن است با خودتان فکر کنید «حالا که زمان زیادی تا بازنشستگی باقی ماندهاست یا من وقت زیادی تا بازنشسته شدن دارم.» البته نه خیلی زیاد. شما ممکن است حتی متوجه این موضوع هم نشوید که هرروز دارید این دروغ مالی را به خودتان میگویید و خیال میکنید که بعداً میتوانید فکری به حال هزینههای احتمالی دوران بازنشستگی کنید. بگذارید ۸ دروغ بزرگی که شما ممکن است با آنها تمام شانسهای زندگیتان را از بین ببرید باهم مرور کنیم:
دروغ مالی اول. «بازنشستگی مشکل یک فرد سالخورده است»
مطمئناً پرداختن به این موضوع که چه لباسی برای مصاحبه بعدیتان بپوشید تا تأثیرگذارتر باشید بهمراتب کار راحتتری است تا فکر کردن به پولی که تا ۳۰ یا ۴۰ سال آینده شما حتی به آن دسترسی هم ندارید؛ اما این موضوع را در نظر بگیرید: اگر شما از سن ۲۵ سالگی، سالی ۵ میلیون تومان برای بازنشستگیتان کنار بگذارید تا سن ۶۵ سالگی چیزی در حدود ۹ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان پول برای دوره بازنشستگی خود خواهید داشت (فرض کنید که سرمایه شما سالی ۱۵ درصد رشد کند). اگر صبر کنید و از سن ۳۵ سالگی این کار را شروع کنید شما تنها ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان خواهید داشت. در حقیقت زمان برای پسانداز برای دوران بازنشستگی در حکم سرمایه است، بنابراین حتی یکلحظه هم برای آغاز سرمایهگذاریتان معطل نکنید. (جهت آماده شدن برای دوره بازنشستگی مقاله “برای دوران بازنشستگی چه برنامه ای دارید؟” را بخوانید.)
همین امروز با یک شرکت بیمه تماس بگیرید و از نماینده شرکت بخواهید توضیحات کاملی در مورد انواع بیمههای عمر و سرمایهگذاری به شما بدهد. همچنین میتوانید مقاله “خرید بیمه عمر چرا برای جوانان و نسل جدید مهم است؟” را مطالعه کنید تا اطلاعات ابتدایی در مورد بیمه عمر به دست آورید.
دروغ مالی دوم. «من باید تا الآن شرکت خودم را راه میانداختم»
زمانی که شما میشنوید زوکربرگ (مالک فیسبوک) در سال ۲۰۱۲ بیش از ۲ میلیون دلار درآمد داشته است، احتمالاً به خاطر پول ناچیز باقیمانده در حسابتان بهشدت شرمنده خودتان شدهاید؛ اما نکته مهم اینجاست که این افراد خارقالعاده نظیر مالک فیسبوک نمونههای معمول موفقیت نیستند. اکثر مردم کمکم و آهسته پیشرفت میکنند و پلههای ترقی را بالا میروند.
شما باید در وهله اول ارزش کار خود را واقعبینانه بدانید و انتظاراتتان را معقولانه تعدیل کنید. بد نیست سری به وبسایت ایرانتلنت بزنید و میزان تخصص خود را با تخصصهای موردنیاز شرکتها مقایسه کنید. سپس باید به رئیستان نشان دهید که جاهطلب هستید و تنها به دنبال اسم و مقام نمیگردید.
شما میتوانید با تنظیم جلسهای از مدیرتان بپرسید که چگونه میتوانید به پیشرفت شرکت کمک کنید؟ سپس ۶ ماه بعد با ارائه مستنداتی در این زمینه به او نشان دهید که چه تغییراتی ایجاد کردهاید. اگر او از کار شما راضی باشد، احتمالاً در موقعیتی خوبی قرار دارید تا درخواست افزایش حقوقتان را با او در میان بگذارید. فقط مراقب باشید که باید این درخواست را محترمانه و به خاطر شایستگیهایتان طلب کنید، بههیچوجه طلبکارانه و گستاخانه این درخواست را مطرح نکنید.
دروغ مالی سوم. «مسئولیت پرداخت هزینههای تحصیلی فرزندم با من است»
اگر شما بخواهید و توانایی آن را هم داشته باشید، هیچ مشکلی وجود ندارد که شهریه تحصیلات دانشگاهی فرزندانتان را بپردازید؛ اما این موضوع نباید در اولویتهای مالی شما قرار بگیرد. مهمترین کار در وهله اول ایجاد پایههای قوی مالی برای خودتان است. به عبارتی شما باید بودجهای برای مواقع اضطراری داشته باشید که حداقل معادل ۶ ماه مخارجتان باشد. بودجهای که در آن وام یا هر قرض دیگری در نظر گرفته نشده است. از طرفی میتوانید در این ۶ ماه پسانداز لازم برای دوران بازنشستگی را نیز انجام دهید.
حالا چرا نبایدآینده تحصیلی فرزندانتان در اولویت باشند؟ زیرا شما نمیتوانید برای مخارج دوران بازنشستگیتان وام بگیرید، اما میتوانید برای پرداخت شهریه دانشگاه فرزندانتان این کار را انجام دهید. بااینحال ممکن است وامها و کمکهزینههای تحصیلی همچنان پاسخگوی شهریههای بالای دانشگاهها نباشند.
ما تا به اینجا سه مورد از مهمترین دروغهایی که شما ممکن است در سنین جوانی به خود بگویید، به شما نشان دادیم. این سه مورد از اهمیت بسیاری برخوردار هستند و حتماً نیازمند آن هستند که شما همین امروز و بعد از خواندن این مقاله کارهایی را انجام دهید.
نخست: با شرکت بیمه تماس بگیرید و سؤالات خود را در مورد بیمه عمر و سرمایهگذاری بپرسید.
دوم: به سایت ایرانتلنت مراجعه کنید و از میزان تخصص خود مطمئن شوید و سپس به دنبال راهکاری بگردید که بتوانید برای مدیرتان مفیدتر باشید.
سوم: درآمدها و مخارج خود را لیست کنید و حداقل معادل شش ماه مخارج، پسانداز داشته باشید.
توضیح این روش شاید قدری طولانی تر از یک پارگراف باشد. به همین دلیل پیشنهاد میکنیم برای اینکه بیاموزید چطور صورتحساب جریانات نقدی و درآمدها و مخارجتان را حساب کنید مقاله”پس انداز ماهانه با یک روش ساده” را مطالعه کنید. همچنین در مقاله “نقطه شروع برای ورود به بازار بورس کجاست؟” میآموزید چطور دارایی ها و بدهی های خود را حساب کنید و ترازنامه شخصی خود را تشکیل دهید.
دروغ مالی چهارم: «من تا زمانی که بیش از ۳۰ میلیون تومان درآمد سالانه نداشته باشم نمیتوانم چیزی پسانداز کنم»
اگر شما چنین اعداد و ارقامی را برای خود در نظر گرفتهاید، بهاحتمالزیاد برای مدتزمانی طولانی هیچ پساندازی نخواهید داشت. به نظر پسانداز کردن روی ارقامی کمتر از این غیرممکن به نظر میرسد، اما اگر شما بدانید که هزینههای چه بخشی را باید کاهش دهید میتوانید بهراحتی پسانداز داشته باشید.
اولین گام برای پسانداز بهتر آن است که بدانید دقیقاً چقدر درآمد دارید و مشخصاً درآمدهایتان کجا خرج میشوند. زمانی که متوجه شدید کجا بیشازاندازه در حال خرج کردن هستید، سعی کنید تا برای مثال ماهی ۵۰ هزار تومان از آن هزینه را کاهش دهید تا به عدد معقولی برسید. سپس مجموع این پساندازها را ماهانه به حسابهایی انتقال دهید که سود بالایی از آنها به دست میآورید.
حوزههایی که شما معمولاً میتوانید در آنها صرفهجویی کنید عبارتاند از «رستورانها، کافیشاپها، خریدهای ناگهانی». به عبارتی درآمد خود را صرف برآورده کردن نیازهایتان کنید نه خواستهها و آرزوهایتان!
دروغ مالی پنجم: «من نمیتوانم همزمان تعهد مالی و زندگی اجتماعی داشته باشم»
شما همچنان میتوانید دوستانتان را ببینید بدون آنکه لازم باشد حسابتان را برای رفتن به یک رستوران یا کافیشاپ گرانقیمت خالی کنید. صرفهجویی در چنین شبهایی میتواند واقعاً به شما کمک کند. بگذارید واقعبینانه نگاه کنیم. احتمالاً دوستان شما نیز نمیتوانند از پس مخارج این مکانهای گرانقیمت بر بیایند. برای اینکه بتوانید زمانی را کنار هم خوش بگذرانید تنها به کمی خلاقیت و کمی نظم نیاز دارید.
شما میتوانید دوستان صمیمتان را به خانه دعوت کنید و کنار هم لحظات خوبی را سپری کنید. از طرفی میتوانید با رجوع به سایتهای تخفیف گروهی موجود به دنبال موقعیتهای مناسبی برای سفر یا پینت بال با هزینههای بسیار کمتر باشید.
دروغ مالی ششم: «شرایط مالی من واقعاً ساده است. برای تجزیهوتحلیل مخارجم نیازی ندارم که زمان زیادی صرف کنم»
در حقیقت، عکس این قضیه صحت دارد. به خاطر اینکه وضعیت مالیتان ساده است، الآن بهترین زمان برای شروع تجزیهوتحلیل است. هرقدر بزرگتر شوید شرایط مالیتان پیچیدهتر میشود. در زندگیتان ممکن است با مخارج متعددی مانند پرداخت برای خرید خانه، تعمیر و تجهیز خانه، هزینههای مرتبط با فرزندان و مخارج درمانی مواجه شوید. اگر از همین الآن عادتهای مالی شکلگرفتهای نداشته باشید ممکن است بعداً شرایط سختتری را تجربه کنید.
هر چند روز یکبار تا زمانی که هنوز هزینههایی که کردید در یادتان هست نگاهی به تراکنشهای مالیتان بیندازید. شما ممکن است تا زمانی که همه اعداد را یکباره جلوی خودتان نبینید متوجه نشوید که خوردن روزانه یک نوشابه انرژیزا چقدر در ماه برایتان هزینه در بر خواهد داشت. نگاهی گذرا به خریدهای روزانه میتواند منجر به تغییرات بزرگی در جهت بهبود شیوه خرج کردن شما شود.
دروغ مالی هفتم: «هزینه کردن برای کلاسهای ورزشی گرانقیمت برای من مشکلی به وجود نمیآورد. من نه بچه دارم و نه قسط وام مسکن میپردازم.»
خوب این کاملاً به بودجه شما بستگی دارد. قاعده ۵۰/۲۰/۳۰ میگوید که تنها ۳۰ درصد از درآمد خالص شما باید به مخارج مرتبط با سبک زندگیتان تخصیص داده شود که شامل کلاسهای ورزشی، اینترنت، سینما، تئاتر و این قبیل مخارج میشود. اگر تناسباندام برای شما مهم است و شما میخواهید که ۲۰ درصد از درآمدتان را خرج کلاسهای ورزشی کنید، حتماً این کار را انجام دهید؛ اما این به آن معناست که شما باید تنها ۱۰ درصد از درآمدتان را صرف سایر اقلامی کنید که روی سبک زندگی شما تأثیر میگذارند. اگر متوجه شدید که معمولاً بیش از ۳۰ درصد از درآمدتان را صرف برآورده کردن «خواستههایتان» میکنید، در این صورت باید نحوه ورزش کردنتان را تغییر دهید. برای مثال میتوانید به پارک محله بروید و از ابزار ورزشی موجود در پارک استفاده کنید یا از ویدیوهای رایگان موجود در اینترنت که ورزش در خانه را آموزش میدهند، استفاده کنید.
اگر شما ۳۰ سالتان شده است و هنوز هرماه کل درآمدتان را خرج میکنید و روزهای پایانی ماه را به انتظار حقوق ماه بعد مینشینید، زمان آن رسیده که تغییری در شیوه زندگی خود ایجاد کنید.
دروغ مالی هشتم: «من هرچه در میآورم خرج میکنم. این کار هیچ ایرادی ندارد.»
خوب، مشکل اینجاست که اگر شما پسانداز ندارید، متأسفانه هیچ حاشیه امنیتی هم نخواهید داشت. ما در مدیرمالی به شما پیشنهاد میکنیم تا حداقل معادل ۶ ماه از درآمد خالصتان را برای مواقع اضطراری پسانداز کنید تا با توجه به شرایط اضطراری نظیر زمانی که ماشینتان خراب شد، یا کارتان را از دست دادید یا مخارج درمانی برایتان پیش آمد، با مشکل جدی مواجه نشوید.
در نظر داشته باشید، اگر در مرز ۳۰ سالگی هستید و هنوز ماهبهماه زندگی میکند، زمان آن فرا رسیده تا رویهتان را تغییر دهید. شما میتوانید با برداشتن مقداری از حقوقتان و واریز آن به حسابی با سود بالا که کارتی هم برای برداشت از آن ندارید، پساندازتان را شروع کنید. با این کار بهزودی از سرعت افزایش پساندازتان متعجب خواهید شد و شگفتزده میشوید که چگونه توانستهاید بدون آن پول نیز به همان شکل قبلی زندگی کنید.
امیدواریم با بهکارگیری این آموزشها و آشنایی با این هشت دروغ مالی بتوانید زندگی و مخارج خود را بهتر مدیریت کنید.
منبع: مدیرمالی
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
سلام. ممنون که مدیرمالی را دنبال میکنید.
در بحث افزایش سرمایه باید توجه کنیم که کاهش هزینه ها و پیدا کردن راههایی برای درآمد بیشتر و همینطور سرمایه گذاری بر آموزش و دانش مالی راهکارهای اساسی برای افزایش سرمایه هستند. به نظر نمی آید کنترل هزینه ها و افزایش ثروت از طریق پیدا کردن راههایی برای افزایش درآمد دروغ باشند.
از معرفی کتاب پدر پولدار، پدر بی پول نوشته رابرت کیوساکی سپاسگزاریم
سلام
متاسفانه راهکارهای بالا دروغ های اصلی هستند. واقعیت اینست که با افزایش حقوق و کاهش هزینه ها و پس انداز و… هرگز مشکلات مالی شما حل نخواهد شد و اگر در سن ۳۰ سالگی هستید باید هرچه سریعتر علاج اصلی مشکلات مالی خود را در پیش بگیرید. علاج واقعی افزایش دانش مالی است. درک تفاوت هزینه و دارایی. یافتن روش های افزایش ستون دارایی ها نه از طریق افزایش حقوق بلکه از طریق افزایش سرمایه که روش هایی بسیار آسان دارد و در عین حال مستلزم همت و اراده است.
به تمامی هموطنان عزیزم توصیه می کنم در هر سنی که هستید خصوصا دوره ۲۰ تا ۳۰ سالگی کتاب ارزشمند و پربار “پدر پولدار – پدر بی پول” را مطالعه کنید. این کتاب نگاه شما را به پول متحول می کند و پس از آن مغز شما مسیر را بر اساس نگاه جدید خواهد یافت.