سقوط سال ۱۹۸۷: بزرگ‌ترین سقوط بازار بورس در جهان

در بحران مالی بزرگ دیگری که در آمریکا رخ داد و به سقوط سال ۱۹۸۷ معروف است، بازار بورس به‌یک‌باره و در یک روز (۱۹ اکتبر) ۵۰۸٫۳۲ واحد معادل ۲۲٫۶% سقوط کرد و زیانی برابر با ۵۰۰ میلیارد دلار برای سرمایه گذاران آمریکایی به بار آورد. این میزان سقوط و زیان طی یک روز در طول تاریخ هیچ‌گاه تکرار نشد و بزرگ‌ترین سقوط بازار در جهان به‌حساب می‌آید.

سقوط سال ۱۹۸۷ بحرانی بود که همه انتظارش را داشتند اما به علت شکل‌گیری کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا (که به دستور رئیس‌جمهور این کشور فرانکلین روزولت بعد از رکود بزرگ دهه ۳۰ صورت گرفت) کسی نمی‌توانست وقوع این رکود جدید را توجیه کند. این کمیسیون که برای جلوگیری از سقوط های بیشتر و فعالیت‌های کلاهبردارانه موجود در بازار ایجاد شده بود، بعد از جنگ کارش را به خوبی انجام داد و در نهایت توجه سرمایه گذاران تجربی را بار دیگر به بورس جلب کرد و آن‌ها را در دهه شصت میلادی به بازار بازگرداند.

بااین‌حال اگرچه کمیسیون بورس اوراق بهادار آمریکا توانست اطلاعات مناسب را به سرمایه گذاران برساند اما نمی‌توانست آن‌ها را به فکر کردن وادار کند. در اوایل دهه ۶۰ و ۷۰، سرمایه گذاران نه به ارزش شرکت بلکه به جملات و توصیفات نامفهومی از شرکت‌ها توجه می‌کردند که از کشفی جدید سخن می‌گفت و از تحولاتی شگرف در زندگی انسان‌ها پرده برمی‌داشت.

گرچه توضیحات این شرکت‌ها مبهم بود، اما سرمایه گذاران محو این شرکت‌هایی شده بودند که تقریباً یک ایده بکر را به نمایش می‌گذاشتند. کمیسیون بورس اوراق بهادار امریکا، شرکت‌ها را ملزم کرد تا به‌طور واضح بیان کنند که هیچ دارایی یا حتی شانسی برای رسیدن به آنچه بیان می‌کنند ندارند، اما سرمایه گذاران همچنان باور داشتند که پتانسیل این شرکت‌ها بی‌حدواندازه است.

این نگرش موجود به سودآوری و رونق، برخلاف دست‌اندازها و عدم توانایی در پرداخت‌های معمول شرکت‌ها تا دهه هشتاد (زمان اوج شرکت‌های مختلط) ادامه یافت. زیر سایه دورانی که به “اقتصاد جدید” شهرت گرفت، شرکت‌ها با تصاحب شرکت‌های دیگر به‌جای آنکه رشدهای تدریجی را تجربه کنند، رشدهای بسیار سریع‌تر و انفجاری را تجربه می‌کردند.

کمیسیون بورس اوراق بهادار قادر نبود تا عرضه های اولیه عمومی و شرکت‌هایی را که فعالیت‌های متعدد داشتند، متوقف کند. به‌این‌ترتیب بازار در طول دهه ۸۰ نیز بی‌وقفه رشد پیدا کرد و بزرگ شد. حتی سرمایه گذاران حقوقی و صندوق های سرمایه گذاری مشترک بزرگ که وابستگی خود را به معاملات برنامه ریزی شده افزایش می‌دادند، شروع به طرفداری از این ضرب‌المثل کردند که: “اگر سهامی رشد بسیار زیاد ندارد، سهامی را پیدا کنید که سریع رشد می‌کند.”

سرانجام در اوایل سال ۱۹۸۷ یک سری تحقیقات از سوی کمیسیون بورس اوراق بهادار در مورد معاملات مدیران این شرکت‌ها انجام شد. در بیشتر بخش‌های بازار، مردم از گرایش شرکت‌های بازار بورس برای حفاظت از خودآگاه بودند، اما رگبار تحقیقات کمیسیون بورس اوراق بهادار سرمایه گذاران را نگران کرد. در اکتبر همین سال، سرمایه گذاران تصمیم گرفتند تا از این بازی بیرون بیایند و به سمت شرکت‌ها و بازارهای با ثبات‌تر نظیر بازار اوراق قرضه بروند.

همین‌که مردم مهاجرت بزرگ خود را از بازار بورس آغاز کردند، برنامه‌های کامپیوتری و سفارش‌های زمان‌بندی‌شده پا به عرصه گذاشتند. سفارش ها به‌صورت زمان‌بندی‌شده برای معامله و جلوگیری از زیان بیشتر ارسال می‌شدند و مانع زیان بیشتر مؤسسات می‌شدند. اندکی نگذشت که بسیاری از این سفارش های خرید و فروش زمان‌بندی‌شده توسط کامپیوترها ارسال شدند. این دستورات خرید و فروش به‌قدری زیاد شد که سامانه خرید و فروش بورس اوراق بهادار آمریکا را از کار انداخت و همه سرمایه گذاران در هر سطحی (حقیقی یا حقوقی) کاملاً ناتوان شدند.

در نتیجه سقوط سال ۱۹۸۷ وحشت کل بازار را فرا گرفت و مردم بدون آنکه از میزان زیان خودآگاه باشند یا بدانند که آیا سفارش های آن‌ها به‌سرعت اجرایی می‌شود تا بتواند با فروش سریع‌تر سهام خود کمتر زیان کنند، شروع به رها کردن سهام خود کردند. شاخص DOW در آن روز ۵۰۸٫۳۲ واحد (۲۲٫۶%) کاهش یافت و ۵۰۰ میلیارد دلار دود شد و به هوا رفت. با روی کار آمدن مدیر جدید فدرال رزرو، آلن گرینسپان، با کمک به بانک های تجاری در پرداخت دیون خود و به تعویق انداختن آن‌ها به مبارزه با رکود و رونق مجدد سرمایه گذاری کمک کرد. به‌این‌ترتیب بازار دوباره بهبود یافت و اصلاحاتی صورت گرفت، ازجمله اینکه سیستمی قطع کننده (قطع موقت معاملات بورس) طراحی شد که اگر بازار به سطحی مشخصی سقوط کند، برنامه‌های معامله را متوقف شوند.

منبع:  مدیرمالی

اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همین‌طور با اشتراک‌گذاری این مقاله در شبکه‌های اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.

2 در مورد “سقوط سال ۱۹۸۷: بزرگ‌ترین سقوط بازار بورس در جهان”

  1. سلام جواد عزیز
    با توجه به اینکه ارزش سهام به شدت افت کرده بود، قیمت آن دیگر برایشان مهم نبود و فقط به دنبال آن بودند که در هر قیمت ممکنی سهام خود را به فروش برسانند تا از زیان بیشتر جلوگیری کنند.

  2. سلام ممنون از مطالب خوبتون..فقط یه سوال برام پیش اومد..اینکه شما نوشتید سهامدارها سهم هاشونو رها کردن یعنی چی دقیقا؟؟

دیدگاه‌ها بسته شده‌اند.