فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی: آیا میتوان بر بازار بورس غلبه کرد؟
وقتی تاریخچه بازار سهام را بررسی میکنید میبیند که ارزش سهام و سایر اوراقی که در این بازار خریدوفروش میشوند، نوسانات بسیار زیادی دارند و قیمت دارایی ها در بازار بورس از سالی به سال دیگر متفاوت است. احتمالاً اولین سؤالی که دراینارتباط به ذهن هرکسی خطور میکند، این است که چرا چنین اتفاقی رخ میدهد؟ پاسخ این سؤال احتمالاً در فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی نهفته شده است. به عبارتی اطلاعات جدیدی که منتشر میشوند، به سرمایه گذاران کمک میکنند تا بر اساس اطلاعات جدید، مجدداً سهام یا دارایی های خود را ارزیابی کنند و تصمیم به خرید، فروش یا نگهداری آن کنند. این تغییراتی که در تصمیمات افراد رخ میدهد، باعث تغییر تعادل عرضه و تقاضا و نوسانات قیمت میشود.
رفتار قیمت دارایی های مختلف در بورس تابهحال موضوع مطالعات گستردهای قرار گرفته و فرضیه بازار کارا (Efficient Market Hypothesis) ایدهای است که در دهه ۶۰ میلادی توسط یوجین فاما توسعه داده شده و به تا حد زیادی به پاسخ این پرسش میپردازد.
فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی به چه معناست؟
فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی اینطور بیان میکند که غلبه کردن بر بازار بورس غیرممکن است چون قیمت ها همه اطلاعات مرتبط را در خود منعکس کردهاند؛ اما آیا واقعاً وقتی اطلاعات جدیدی در بازار منتشر میشود، قیمت ها بهدرستی و بهسرعت تعدیل میشوند؟ اگر پاسخ به این سؤال مثبت باشد، پس بازار سرمایه، کارا خواهد بود.
فرضیه بازار کارا بیانگر آن است که بازارهای سرمایهای که به خوبی سازماندهی شدهاند و جزء بازارهای توسعهیافته جهان بهحساب میآیند، نظیر بورس نیویورک، کارا هستند؛ بنابراین در این بازار قیمت همهی سهام به ارزش واقعی آنها نزدیک است و هیچ دلیل منطقی وجود ندارد که سرمایه گذاران تصور کنند قیمت های فعلی بازار، خیلی بالا یا پایین هستند.
منظور از کارایی چیست؟
کارایی بازار یک معنای ضمنی هم دارد و آن اینکه در یک بازار کارا، ارزش فعلی خالص تمام سرمایه گذاریهای مالی صفر است. به عبارتی وقتی قیمت ها نه خیلی بالا و نه خیلی پایین هستند، اختلاف بین ارزش بازار یک دارایی و بهای تمامشده آن صفر است. پس ارزش فعلی خالص سرمایه گذاری نیز صفر خواهد بود.
توجه به این نکته نیز ضروری است که بازارها بهخودیخود کارا نیستند، بلکه این رقابت بین سرمایه گذاران بوده است که باعث حرکت بازارها بهسوی کارایی شده است. به عبارتی افراد با شناسایی سهامی که بهدرستی قیمت گذاری نشدهاند و عکسالعمل سریع نسبت به خرید یا فروش آن سهام به کارایی بازار کمک میکنند.
البته این فرضیه بسیار بحثبرانگیز بوده و اغلب نزاعهای فراوانی را در محافل علمی و همینطور محافل بازاری به راه انداخته است. طرفداران این مدل عقیده دارند که جستجو برای یافتن سهامی که کمتر از ارزش واقعی خود قیمت گذاری شده و در بازار خریدوفروش میشود، عملی بیهوده است. همینطور تلاش برای پیشبینی روند بازار با استفاده از تحلیلهای بنیادی یا تکنیکال نیز بینتیجه خواهد بود.
آیا فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی برای سرمایه گذاران کاربردی دارد؟
طبق فرضیه بازار کارا در مدیریت مالی، هرزمانی که شما اقدام به خریدوفروش اوراق بهادار میکنید، در یک بازی مبتنی بر شانس شرکت کردهاید، نه یک بازی مهارت محور. اگر بازار بورس کارا باشد، یعنی قیمت ها همیشه همه اطلاعات را منعکس میکنند، پس هیچ راهی وجود ندارد تا شما بتوانید سهام را با قیمتی پایینتر از ارزش واقعی بخرید و از بهجای اینکه از پتانسیل رشد واقعی سهام سود ببرید، با نوسان گیری قیمت سود کنید.
این نظریه، مخصوصاً از سوی تحلیل گران تکنیکال با مخالفتهای زیادی روبهرو شده است. بحث آنها بر سر این است که بسیاری از سرمایه گذاران انتظارات خود را بر مبنای قیمت های و درآمدهای گذشته، سوابق شرکت و سایر شاخصها میگذارند. ازآنجاییکه قیمت سهام بهشدت بر انتظارات سرمایه گذاران استوار است، بسیاری عقیده دارند تنها باور به اینکه قیمت های گذشته بر قیمت های آینده تأثیر میگذارند، معقول جلوه میکند.
(پایان درس ششم دوره آموزشی آشنایی با مفاهیم مالی)
منبع: مدیرمالی
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش نظرات مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این مقاله در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.
سلام ممنون از مطالب خوبتان