تعریف سود تقسیمی چیست؟
سود تقسیمی نسبتی از درآمدهای شرکت است بین سهامداران توزیع میشود. توزیع سود تقسیمی توسط هیئت مدیره تصمیمگیری شده و به طبقه خاصی از سهامداران داده میشود. سودهای تقسیمی میتواند بهعنوان پول نقد، سهام یا شکلهای دیگر دارایی توزیع گردد.
توضیحات مدیر مالی در مورد سود تقسیمی
نرخ سود تقسیمی ممکن است به شکل مقدار پولی که سهم دریافت میکند (سـود تقسیمی به ازای هر سهم یا DPS) یا همچنین به شکل درصدی از قیمت کنونی بازار که به آن سود سهام میگویند، بیان شود.
سودهای خالص یک شرکت میتواند به سهامداران از طریق سـود تقسیمی تخصیص یابد یا بهصورت سود انباشته در شرکت نگهداری شود. یک شرکت ممکن است همچنین از سودهای خالص برای بازخرید سهام خودش در بازار استفاده کند (این امکان در بورس اوراق بهادار تهران وجود ندارد). سودهای تقسیمی ارزش بنیادی سهام یک شرکت را تغییر نمیدهد. پرداخت سود تقسیمی باید توسط سهامداران تأیید شود و ممکن است بهعنوان یک سـود تقسیمی ویژه یکباره یا بهعنوان جریان پول نقد در حال پیشرفت به صاحبان سهام و سرمایه گذاران پرداخت شود.
سهامداران صندوق سرمایه گذاری اغلب سودهای تقسیمی افزایشی هم دریافت میکنند. صندوق های سرمایه گذاری مشترک سود و سود تقسیمی دریافتی از پرتفوی خود را بهعنوان سـود تقسیمی به سهامداران صندوق میدهند.
شرکت هایی که سود تقسیمی توزیع میکنند
استارت آپ ها و سایر شرکت های با رشد بالا در بخشهای تکنولوژی یا بیوتکنولوژی بهندرت سودهای تقسیمی ارائه میدهند زیرا همه سودهای آنها برای کمک به تأمین رشد بالاتر از میانگین و توسعه، مجدداً سرمایه گذاری میشود. شرکت های بزرگتر سودهای تقسیمی منظم ارائه میدهند، چون به دنبال بیشینه کردن ثروت سهامداران از راهی غیر از رشد شرکت هستند.
استدلالهای مرتبط با توزیع سود تقسیمی
استدلال سیلی نقد به از حلوای نسیه، در مورد سیاست سود تقسیمی ادعا میکند که سرمایه گذاران از دریافت منافع حاصل از رشد آینده شرکت و درآمدهایی که از طریق سود انباشته که مجدداً سرمایه گذاری میشوند نسبت با دریافت سود تقسیمی نامطمئنتر هستند. بحث اصلی این است که سرمایه گذاران ارزش بالاتری روی سودهای تقسیمی فعلی که از دریافتشان مطمئناند، میگذارند تا روی پولی که از افزایش قیمت سهام انتظار دارند، حتی اگر بهصورت تئوری هم برابر باشند.
در بسیاری از کشورها، نرخ مالیات بر درآمد حاصل از سـود تقسیمی بسیار مطلوبتر از نرخ مالیات بر سایر انواع درآمدها است؛ بنابراین سرمایه گذارانی که به دنبال جریانهای پول نقد با مزایای مالیاتی هستند به دنبال سهامی با پرداخت سود تقسیمی بیشتر میروند تا از نرخ مالیات کمتر آن بهرهمند شوند.
اگر شرکت تاریخچه زیادی در پرداخت سـود تقسیمی در گذشته داشته باشد، کاهش یا حذف مقدار سـود تقسیمی ممکن است نشانهای برای سرمایه گذاران باشد که شرکت احتمالاً با مشکلاتی روبرو شده است. در مقابل یک افزایش غیرمنتظره در نرخ سـود تقسیمی نیز میتواند نشانهای مثبت برای بازار و در ارتباط با شرکت باشد.
سیاستهای پرداخت سود تقسیمی
شرکتی که سـود تقسیمی توزیع میکند ممکن است مقداری سـود تقسیمی را با استفاده از سیاستهای متنوع تعیین کند، این سیاستها عبارتاند از:
- سیاست سود تقسیمی باثبات: حتی اگر درآمدهای شرکت زیاد باشد، سیاست سود تقسیمی باثبات بر روی پرداخت سود تقسیمی ثابت تمرکز دارد.
- نسبت پرداخت هدف: سیاست سـود تقسیمی باثبات میتواند نسبت سـود تقسیمی به درآمدها را در بلندمدت هدف قرار دهد. هدف این است که درصد مشخصی از درآمدها بهعنوان سـود تقسیمی به سهامداران پرداخت شود و این سـود تقسیمی دائماً خود را با میزان درآمدها تعدیل میکند.
- نسبت پرداخت ثابت: یک شرکت درصد خاصی از درآمدهای خود را هرسال بهعنوان سود سهام پرداخت میکند و مقدار آن سودهای تقسیمی ممکن است مستقیماً با درآمدها تغییر کند.
- الگوی سود باقیمانده: دز این روش سـود تقسیمی بر این اساس تعیین میشود که ابتدا بودجهای را که برای بخش حقوق صاحبان سهام در ساختار سرمایه خود در نظر گرفته از میزان درآمدها کسر میشود و هر آنچه باقی بماند بهعنوان سود تقسیمی بین سهامداران تقسیم میشود.
تئوری نامربوط بودن ارزش شرکت به سیاست تقسیم سود
اقتصاددانان مرتون میلر و فرانکو مودیلیانی اعتقاد داشتند که سیاست سود تقسیمی شرکت ربطی به ارزش شرکت ندارد و هیچ تأثیری بر قیمت سهام شرکت یا هزینه سرمایه آن ندارد. بهطور مثال، فرض کنید شما سهامدار شرکتی هستید و سیاست سـود تقسیمی آن را دوست ندارید. اگر سـود تقسیمی نقد شرکت بسیار زیاد باشد، شما پول دریافتی اضافی را برمیدارید و از آن برای خرید سهام بیشتر شرکت استفاده میکنید. اگر سـود تقسیمی که دریافت میکنید خیلی کم باشد، میتوانید فقط مقدار کمی از سهام خود را بفروشید تا پول نقد لازم را به دست آورید. در هرکدام از این موارد، ترکیب ارزش سرمایه گذاری شما در شرکت و پول نقد موجودتان دقیقاً یکسان خواهند بود. وقتی آنها نتیجه میگیرند که سودهای تقسیمی نامربوط هستند، منظورشان این است که سرمایه گذاران به سیاست سود تقسیمی شرکت اهمیت نمیدهند چون میتوانند سیاست تقسیم سود شرکت را بهصورت مصنوعی برای خود تغییر دهند.
باید اشاره شود که نظریه نامربوط بودن سـود تقسیمی فقط در دنیای بینقص بدون مالیات، بدون هزینههای کارگزاری و سهم های کاملاً تقسیمپذیر معنی دارد.
معادل انگلیسی سود تقسیمی عبارت است از:
Dividend
تهیهشده در: مدیر مالی
اگر سؤال یا نظری دارید لطفاً در بخش پرسش و پاسخ سوالات مالی مطرح کنید. همینطور با اشتراکگذاری این نوشته در شبکههای اجتماعی شما هم در توسعه دانش مالی و سرمایه گذاری شریک شوید.